امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pro Bono

    ˈproʊˈboʊnoʊ prəʊˈbəʊnəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    رایگان، مجانی (در‌مورد خدماتی که پزشک و حسابدار و غیره برای مؤسسات خیریه انجام می‌دهند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pro bono

    1. adjective without compensation
      Synonyms:
      done for free done without compensation for the public good

    ارجاع به لغت pro bono

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pro bono» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pro bono

    لغات نزدیک pro bono

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return